جدول جو
جدول جو

معنی حشو قبیح - جستجوی لغت در جدول جو

حشو قبیح
آخال زشت آوردن واژه ای به دنبال واژه دیگر که هر دو دارای آرش یکسانند به ویژه هنگامی که یک واژه پارسی و دیگری بیگانه است مانند: حسن و خوبی فرخنده و مبارک عداوت و دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
حشو قبیح
در علوم ادبی حشوی که در آن معنی تکرار شود و این از معایب کلام است مانند کلمۀ نهان و مستتر برای مثال از بس که بار منت تو بر تنم نشست / در زیر منت تو نهان است و مستتر
تصویری از حشو قبیح
تصویر حشو قبیح
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آخال نمکین آوردن واژه ای افزوده که هر چند نبودنش زیان به ساختار سرود یا نوشته نمی رساند ولی بودنش بر زیبایی سخن می افزاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشو ملیح
تصویر حشو ملیح
در علوم ادبی حشوی که بر زینت کلام بیفزاید و معنی آن نیز مطبوع و پسندیده باشد مانند «که روانش خوش باد»، برای مثال پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد / گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان (حافظ - ۷۷۶)
فرهنگ فارسی عمید